شنبه، خرداد ۳۱

اره دادن‌ها و تیشه گرفتن‌های روحانی و مخالفان

به نظر میرسه روحانی نسبت به سایر سردمداران حکومتی لیبرال‌تر و فهیم‌تر هست. اگر چه با تبریکی که به بشار اسد گفت نشون داد که اینطور نیست و در واقع در حال پوشیدن نقابی‌ست که اندازه‌ی صورتش نیست. پس خوبه گول این اره دادن‌ها و تیشه گرفتن‎‌ها رو نخورید و کمی بیشتر به این قضیه دقیق بشید. یکی روحانی میگه، یکی از اون جناح سانتر میکنه! مثلا همین که روحانی گفته نباید مردم رو به زور به بهشت ببریم و اون مترسک لاریجانی‌ها، اسمش چی بود؟ آها، صادق آملی لاریجانی، زمین‌خوار بزرگ ورامین در جوابش گفته «این حرفا چیه؟ این حرفا مالِ مدرنیته و لیبرالیسم است!» انگار لیبرالیسم چیزی‌ست که آقایان ازش میترسند. بله خب البته که میترسند. لیبرالیسم با اسلام در تضاده. با بسیاری از تفکرات متجدد مثل کمونیسم کثیف و آنارشیسم بالقوه خطرناک هم در تضاده. بنابر این باید هم ازش بترسند. این که متجددهاش بود. اون اسلام قدیمیش هست.

ولی نفهمیدیم چرا ایرادی به مدرنیته گرفتند. مگه مدرنیته هم ایراد داره؟ مثلن آقایان اگر ناخون پاشون درد بگیره میرن از غرب و از مدرن‌ترین کشورهای غربی دکتر میارن ولی صحبت مردم که میشه مدرنیته اَخ و جیز میشه؟ جالبه. در پاسخ به اونهایی هم که الان با خودشون میگویند مدرنیته‌ای که این مترسک ازش انتقاد کرده در حوزه فرهنگ و اندیشه جای میگیره فقط میشه یک جمله گفت اونهم به زبان بیگانه: سیکتیر بابا.

روحانی در حال تماشای مسابقه فوتبال ایران و نیجریه
حالا نکته این اره دادن‌ها و تیشه گرفتن‎ها در کجاست؟ در اینه که این روحانی که از خاتمی اپوزوسیون‌تر نیست که! قبول دارید؟ اگه قبول ندارید که بی تعارف آدم تعطیلی هستید. هیچ استدلالی هم براش ندارم. اگه قبول دارید باید گفت حالا که خاتمی اولویتش حفظ نظام و لابد قانون اساسی نظامه، روحانی هم وهکذا. بیشتر نباشه کمتر نیست. پس منتظر نباشید که براتون سوئیس و یا ایالات متحده بسازه این روحانی. پس این سوال مطرح میشه که ریشه این تبادل آتش در چیه؟

باید گفت که یک کلام در «خر کردن عوام». برای اون دسته از دوستان سهل انگاری که فکر میکنند ما خیلی سخت میگیریم و خیلی جنایی لابد برخورد میکنیم باید بگم که نه آقا جان. رژیم ایران زیر نظر مستقیم خامنه‌ای دستکم 8 سال از جیب ملت خرج کرد و بالاترین بدبختی‎های دنیا رو به جان پذیرفت که دارای نیروی هسته‌ای بشه. ولی تا جان به لب رسید بیخیال قضیه شد و با یک نرمش قهرمانانه ورق برگشت.

هر کشور لیبرال و آزادی اگر بود، به این خاطر امروز شورش میشد و فردا دولت استعفا میداد. ولی در ایران اینطور نیست. دستکم برای خر کردن عوام و روزنامه‌ها و مدیا باید یه موضوعی رو در روز داغ کرد به سبک بالاترین. موضوع داغ این دوره از دولت هم همین تبادل آتش یا اره دادن‌ها و تیشه گرفتن‌هاست. اینه که خیلی دلخوش نباشید به روحانی. هتا اگه روحای واقعن لیبرال‌تر از بقیه اراذل و اوباش باشه ولی نتیجه اعمال و گفتارش همینیه که میگم: دور کردن ذهن جامعه از موضوع هزینه‌‌های فراوان هسته‌ای و عقب نشینی از مواضع هزینه‌زای قبلی.

البته مشخصه که بیشتر این تبادل آتش‌ها مصرف داخلی و خصوصن مصرف حوزوی داره. آقایان با این سناریوها به دنبال این هستند که پاسخ بیچاره بسیجی‌هایی رو ندهند که 8 سال پشت سر رژیم شعار انرژی هسته‌ای دادند و حالا ماندند دست به خایه و انگشت به کون حیران. پیام من به بدبخت و بیچاره‌های بسیجی، اطلاعاتی، سپاهی و هر گمراهی که به نحوی دنباله‌رو سیستم هست و مشغول خواندن این سطوره اینه که بابا خودتون رو بیشتر از این ببو گلابی رژیم نکنید. این رژیم به وقتش از جون تک تک شماها مایه میگذاره تا خودِ دیوثش رو سرپا نگه داره. همین الان دیدید که چطور از حق مسلم شماها گذشته تا دلارهای بانکیش رو برگردونه. 8 سال حنجره پاره کردید و عربده کشیدید که انرژی هسته‌ای حق مسلم شماست، یهو دیدید که با یک انتخابات و یک نرمش قهرمانانه ریده شد به شما و حقتون!

اگه پاسخی دارید بیاید دفترچه حرف بزنیم برادر.

فعالیت در توییتر

بازار وبلاگ نویسی مانند گذشته دیگر داغ نیست. کسانی که وبلاگ نویسی و وبلاگ خوانی میکردند امروز بیشتر در توییتر فعال هستند. من هم برای کمک و ا...